دیار نخل و رود

دیار نخل و رود

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

ساعت

امکانات

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 30
بازدید هفته : 41
بازدید ماه : 41
بازدید کل : 97876
تعداد مطالب : 153
تعداد نظرات : 58
تعداد آنلاین : 1


درس زندگی (4)

راننده به آرامی شروع به نزدیک شدن کرد.مرد به بدنش یک تغییر مکان جزیی داد، به طوری که پای راستش را به آرامی پیش گذاشت و وزن بدنش را متمرکز کرد و دستانش را به صورت متقاطع روی سینه اش قرار داد، چنان که نوک انگشتان دست راستش، تماس اندکی با چانه اش داشتند. مرد به راننده خیره شده بود و بر تمامی بدنش کنترل داشت. یک حالت کلاسیک "آماده باش" به خود گرفته بود که به سرعت قادر به حرکت و واکنش باشد.  آرام بود وذهنش از تمامی قابلیت هایش برای رویارویی با هر اتفاقی مطمئن بود.   
راننده با حالتی که کمتر حاکی از حالت تهاجمی بود گفت: "من مجبور بودم برای اینکه به شما برخورد نکنم، محکم ترمز کنم"
مرد حرفش را تصدیق کرده و گفت: "اشتباه از من بود"
راننده گفت: "بَله که بود." همین را گفت و به سوی اتومبیلش حرکت کرد

مرد از این بابت خوشحال بود. چرا که توانسته بود با نشان دادن رفتاری ملایم از خود، عصبانیت آن راننده را فرو بنشاند و این رفتار او باعث شده بود که راننده نخواهد با حمله به مرد چیزی را ثابت کند. در حقیقت، پیروزی ِ مرد در اعتراف به باخت او بود! شاید جالب باشد دانستن اینکه آن مرد یک استاد ماهر کونگ فو بود

نتیجه اخلاقی : دستیابی به صد پیروزی در طی صد مبارزه مهارت خارق العاده ای نیست اما مغلوب ساختن حریف بدون کوچکترین مبارزه ی فیزیکی بالاترین مهارت هاست


نويسنده: قاسم شجاعی تاريخ: شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to ghasem.shojaei.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com